به ستوه آمده ام..
از این پیله تنگ
وتاریک...
دلم لک زده برای
پروانه شدن..
رها کن مرا درهوای خود
بال پریدنم باش.
بگذار درهوای تو
پروانگی کنم......
زنــــــم
آزادم........
هنوز نفس
میکشـــــــم.......
غریبه نیستم.........
نفس هایم را خفه نکنید......
بر سرم حجاب مالکیت نکشید.....
عروسک نیستم.......
طاقچه ای هم نیست
که بر سر آن بنشینم که نگاهم کنید......
بازی های بی محتوای زن ومرد تمام شد......
اگر پا به پا نمی آیی.......
دست به دستم نکن.......
دوستم داشته باش برای انچه که هستم....
نه آنچه که تو میخواهی.